جدول جو
جدول جو

معنی خرده کاری - جستجوی لغت در جدول جو

خرده کاری
انجام کارهای کوچک و جزئی، کنایه از به دقت انجام دادن کاری
در امری دقت و باریک بینی کردن، مراقبت از امور جزئی، کنجکاوی، هوشیاری،
باریک بینی، موشکافی، خرده کاری، خرده شناسی، خرده گیری، خرده دانی، نازک بینی، نازک اندیشی، نکته سنجی، نکته دانی، ژرف یابی، ژرف بینی، ژرف نگری، غوررسی، مداقّه، تدقیق، تعمّق
تصویری از خرده کاری
تصویر خرده کاری
فرهنگ فارسی عمید
خرده کاری
(خُ دَ / دِ)
نازک کاری. (آنندراج). ریزه کاری:
بزرگ امّید هم در خرده کاری
ز لب میکرد هر دم شهدباری.
ناصرخسرو.
هرکه شعر بلند من خواند
کآن یکی ازفلک سواریهاست
گو بزرگی کن و متاز از آنک
زیر هر حرف خرده کاریهاست.
سیدحسن غزنوی.
حقایق خرده کاری و چابکدستی بتقدیم رسانیده. (ترجمه محاسن اصفهان ص 63).
رخسارۀ عروس بزرگی نیافت زیب
الا بخرده کاری مشاطۀ سخن.
سلمان ساوجی.
، به اصطلاح صناعان، ریزه کاری که استادان زرگر و خاتم بند از عاج و استخوان دیگر حیوانات در چیزهای مانند خانه آئینه و دستۀ کارد و صندوقچه و امثال آن کنند. (آنندراج). ریزه کاری در بنایی. (یادداشت بخط مؤلف) :
خرده کاری بکار بنایی
نقشبندی بصورت آرایی.
نظامی.
هرچه در طرز خرده کاری بود
نقش دیوار آن عماری بود.
نظامی.
خرده کاری بود و تفریقش خطر
همچو اوصال بدن با همدگر.
مولوی.
کرده در پهلوی من جا تیغ مینارنگ او
خرده کاری میکند از استخوان آئینه دار.
اشرف (ازآنندراج).
، کارهای جزئی از کار بزرگ بنایی. بقیۀ کارهای کوچک از کاری بزرگ، چون: بنائی خانه تمام شده بعضی خرده کاری های آن مانده است. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
خرده کاری
عمل خرده کار
تصویری از خرده کاری
تصویر خرده کاری
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گنده کاری
تصویر گنده کاری
کارهای زشت و ناپسند کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خرده کار
تصویر خرده کار
باریک بین، مراقب امور جزئی، دقیق، عیب جو، ایرادگیر
موشکاف، خرده بین، خرده شناس، خردانگارش، خرده گیر، خرده دان، نازک بین، نازک اندیش، نکته سنج، ژرف یاب، ژرف بین، مدقّق، غوررس
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کنده کاری
تصویر کنده کاری
عمل کندن و نقش و نگار انداختن روی سنگ، چوب یا فلز، کنده گری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خرده دانی
تصویر خرده دانی
در امری دقت و باریک بینی کردن، مراقبت از امور جزئی، کنجکاوی، هوشیاری
باریک بینی، موشکافی، خرده بینی، خرده کاری، خرده شناسی، خرده گیری، نازک بینی، نازک اندیشی، نکته سنجی، نکته دانی، ژرف یابی، ژرف بینی، ژرف نگری، غوررسی، مداقّه، تدقیق، تعمّق
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خرده گیری
تصویر خرده گیری
عیب جویی، انتقاد
در امری دقت و باریک بینی کردن، مراقبت از امور جزئی، کنجکاوی، هوشیاری،
باریک بینی، موشکافی، خرده بینی، خرده کاری، خرده شناسی، خرده دانی، نازک بینی، نازک اندیشی، نکته سنجی، نکته دانی، ژرف یابی، ژرف بینی، ژرف نگری، غوررسی، مداقّه، تدقیق، تعمّق
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پرده داری
تصویر پرده داری
شغل و سمت پرده دار، دربانی
فرهنگ فارسی عمید
(خُ دَ / دِ)
ریزبین. نکته سنج. نکته گیر:
که شنیدم بخردی از خویشان
خرده کاران و چابک اندیشان.
نظامی
لغت نامه دهخدا
تصویری از کنده کاری
تصویر کنده کاری
کنده گری حکاکی، منبت کاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گنده کاری
تصویر گنده کاری
ارتکاب اعمال زشت و ناپسند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صرفه کاری
تصویر صرفه کاری
به اندازه هزینه کردن صرفه جویی اقتصاد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خرده گیری
تصویر خرده گیری
عمل خرده گیر عیب جویی ایراد گیری نکته گیری انتقاد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خرد کاری
تصویر خرد کاری
جزئی کار، بنائی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خرده کار
تصویر خرده کار
آنکه در کار و هنر خویش دقیق و باریک بین است زیبا کار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرده داری
تصویر پرده داری
سمت پرده دار حاجبی حجابت سدانت، دربانی، پرده پوشی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کنده کاری
تصویر کنده کاری
((کَ دِ))
حکاکی روی چوب، فلز و غیره. حکاکی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خرده گیری
تصویر خرده گیری
انتقاد، اعتراض
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از خنده داری
تصویر خنده داری
Laughableness, Funniness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از خنده داری
تصویر خنده داری
drôlerie, caractère risible
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از خنده داری
تصویر خنده داری
מְצַחֵיקוּת , מגוחכות
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از خنده داری
تصویر خنده داری
मज़ाकिया , हास्यास्पदता
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از خنده داری
تصویر خنده داری
kelucuan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از خنده داری
تصویر خنده داری
ความตลก , ความน่าหัวเราะ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از خنده داری
تصویر خنده داری
grappigheid, lachwekkendheid
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از خنده داری
تصویر خنده داری
zabawność, śmieszność
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از خنده داری
تصویر خنده داری
diversión, comicidad
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از خنده داری
تصویر خنده داری
comicità
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از خنده داری
تصویر خنده داری
diversão, risibilidade
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از خنده داری
تصویر خنده داری
滑稽 , 可笑性
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از خنده داری
تصویر خنده داری
смішність , сміховинність
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از خنده داری
تصویر خنده داری
Lustigkeit, Lächerlichkeit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از خنده داری
تصویر خنده داری
забавность , смешливость
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از خنده داری
تصویر خنده داری
面白さ , 可笑さ
دیکشنری فارسی به ژاپنی